در آستانه یکسالگی
دختر نارم داره کم کم یک ساله میشه..به سه چرخش خودشو میگیره و چندقدمی راه میره.دست و پا شکسته میگه تا تا(یعنی تاب تاب) یا مثلا نی نی..نه نه..ماما..به بابام میگه ب ب به من میگه ماما به باباش میگه د د.وقتی خورراکی دستم میبینه میگه نه نه..عاشقشم.تازگیا هر چی بخوام بخورم اونم دلش هوس میکنه و میخوادحالا یاد گرفته بوس میکنه..اونم از نوع صداداردندوناش دوتاA بالا و دو تا Aپایین کامل در اومده و دندون Bبالاش در حال دراومدنه.کارکشیدن از دندوناشو بلده.غذا رو میاره جلوی دهنش تا بجوئه واسه همین نصف غذا از دهنش بیرون میریزه.تازه بلده گازبگیره..بخصوص لپ مامانشو.وقتی میره مغازه بابابزرگم دستشو سمت بیسکوئیت مادر دراز میکنه و میگه م م...بچم مزه ها رو می فهمه...اینقدر چهار دست و پا راه میره که اگه کیلومتر بندازی یه 5 کیلومتری میشه..از پله ها هم بالا و پایین میره...خلاصه جونم براتون بگه ک من دارم حسابی حال مبکنم چون یه گل دارم که از دیدن مراحل رشد و نموش حسابی لذت میبرم..فردا تولد حضرت معصومه(س) و روز دختره..خدایا مرسی که بهم فرزند دادی اونم دختر..به حق این شب ،حس زیبا و شورانگیز مادر شدنو از هیچکس نگیر